خط قرمز ها

وقتی همه ما درگیر انتخاب های حقیر و زندگی های معمولی و یا حتی بی شرمانه هستیم .

 شهید آن کسی است که شک نمی کند ، وقتی همه ما شک می کنیم !!

حسینی تصمیم می گیرد

لحظه های حسینی ،

 لحظه های انتخاب بین درد و عافیت ،

 بین مرگ و زندگی ،

بین عشق و هوس ،

انتخاب بین ماندن و رفتن ،

 بین دروغ و راست ،

بین عافیت و شهادت است .

فکه عاشورای ۸۵ - استاد رحیم پور

متن کامل در ادامه مطلب

ما فقط درباره عاشورای تاریخی صحبت نمی کنیم

راجع به یک فرهنگ

یک نور

یک حقیقت

صحبت می کنیم

عاشورا همان قدر که دیروز زنده بود

امروز زنده است و فردا......

فکه - عاشورای ۸۵ - استاد ازغدی

پرچم امام حسین (ع)تا ابد در اهتزاز خواهد ماند

تا حسین هست

ذلت نخواهد بود

تسلیم نخواهد بود

شکست نخواهد بود

عقب نشینی نخواهد بود 

باید بدانیم

آمریکا و اسرائیل از حسین می ترسند نه از ما !!

چون دیدند ، شاه ایران را حسین شکست داد

صدام را حسین شکست داد

صهیونیست ها در جنوب لبنان از حسین شکست خوردند

جهان جدید را دوباره حسین و نام مقدس حسین خواهد ساخت

عاشورای ۸۵ - فکه

استاد رحیم پور ازغدی

موج وبلاگی عاشورایی 

این موارد از اسناد لانه جاسوسی به دست آمده  و نشان دهنده توطئه هایی است که آمریکا فقط در طول دو سال بعد از انقلاب بر جای گذاشته و گوشه ای ازتوطئه هایی است که آمریکا 30 سال است بر علیه ایران اجرا کرده است و همگی به لطف خدا و برکت خون شهدا ، شکست خورده و جمهوری اسلامی ایران  استوار تر از همیشه ایستاده است !!!  اما اهمیت این موارد از آنجاست که  بعضی از  این پروژه ها این روز ها دوباره اجرا می شوند به امید اینکه 30 سال گذشته و  نسل عوض شده و شاید این بار موفق شدند!!! این موارد شاید زنگ خطری باشد برای همه ما تا بدانیم توطئه دشمن توهم نیست بلکه واقعیت است .

1- جنگ های قومی و تجزیه طلبی 

در اسناد لانه جاسوسی آمده : 10 ها قوم و زبان در ایران است اما ایران تا به حال هیچ جنگ قومی نداشته  است  اما به امتحانش می ارزد!!

 تجزیه در کردستان( اسرائیل توی این زمینه کار بسیار کرده است)، تجزیه د رخوزستان با شعار خلق عرب ( با کمک انگلیس) ، اشاعه پانترکیسم  ، از این موارد است و در اوایل انقلاب فقط در کردستان به خاطر جنگ های داخلی چند هزار شهید دادیم .

2- جنگ مذهبی و چگونگی اختلاف انداختن بین شیعه و سنی

در اویل انقلاب به طور محدود چند نقطه از ایران این طور اختلاف ها رو ایجاد کردند.

3- از اقلیت های مذهبی کمک گرفتن

از یهودی های مرتبط با اسرائیل ( البته خیلی از یهودی های ایران از اول مخالف اسرائیل بودند) قابل توجه است که بعضی از سران بلند پایه امروز اسرائیل ایرانی الاصل هستند حتی در حد رئیس جمهور توی دروه های قبل!!!

پایگاه های لوسیونر های غربی که تبلیغ مسحیت می کردند.

از بهایی ها که یکی از ارکان رژیم شاه و ساواک بودند.

4- اعتصابات کارگری

برنامه هایی برای تعطیل کردن کارخانه ها و زمین زدن صنعت درایران داشتند. آتش زدن مزارع ( این اتفاق در اوایل انقلاب بارها رخ داد و گندم های انبار شده را آتش می زدند!) و سیلو های گندم  . جالب اینجاست که برای این کارها از گروه های کمونیست مخالف آمریکایی ها هم بودند کمک می گرفتند!!!

5- تروریسم: زدن تک چهره ها موثر انقلاب و کسانی که در افشای توطئه های دشمنان نقش موثری داشتند

این کا ر را حتی در بعضی موارد به دست افراد نادان و افراطی داخلی انجام می دادند!! و اگر نمی توانستند کسی را ترور کنند ، ترور شخصیت می کردند و سعی می کردند او را در اذهان عمومی خراب کنند.

6- در گیری و زد و خورد و به تعطیلی کشاندن دانشگاه و اگر توانستند مدارس (10 ها صفحه سند در این زمینه وجود دارد)

7- تقویت احزاب و گروه های مخالف امام  خمینی  دا داخل با پول و رسانه و هر کمک دیگری که نیاز باشد.

8- تقویت مطبوعات وابسته در داخل ایران ( اسناد زیادی در این زمینه هست)

9- استفاده از محمل های فرهنگی

در اسناد آمده : باید از کوچکترین فرصت ها استفاده کنیم از همایش ها ، کلاس ها و نخبگان فرهنگی ، به کار گیری شبکه ای از هنرمندانی که از ایران فرار کردند . آنها را سازماندهی کنند . کارگردان و خواننده هایی که تا زمانی که در ایران فیلم ها و ترانه های عامیانه و آبگوشتی می ساختند با سناریو های سازمان سیا فیلم و یا ترانه سیاسی ساختند!! به انها سناریو می دادند کمدی بسازند برای تخریب امام خمینی !

10- تقویت رسانه  هایی مانند بخش فارسی رادیو آمریکا و رادیو بی بی سی ، ایجاد فرستنده هایی برای کلیه گروه های مخالف امام خمینی( سلطنت طلب ، روحانیت سنتی مخالف امام ، ارتشی های فراری رژیم طاغوت)

11- نفوذ در چهره های مهم مملکتی

از هیچ کس مأیوس نمی شدند ، تمام کسانی که با امام زاویه ای داشتند باید روی آنها کار می شد شاید جواب داد!! برای افراد مهم کشوری پرونده های شخصیتی ایجاد می کردند و نقاط ضعف های آنها مشخص می کردند(نقاط ضعفی از قبیل: جاه طلبی ، پول ، اقامت در امریکا ، کینه سیاسی و ...)

12-  پیدا کردن ارتباط بین روشنفکران مذهبی میانه رو و رو حانی سنتی مخالف امام خمینی

فقط یک جلد از اسناد لانه جاسوسی نشان می دهد که چطور به شریعت مداری که یک مرجع تقیلد بود ، نزدیک بشوند !! برای کمک در پروژه کودتا علیه امام خمینی !! د رکنار افرادی مثل ، بختیار ! گروه های لائیک ، پانترکیسم!!

با اولین رئیس جمهور ایران، بنی صدر  ابتدا به عنوان اینکه قرار است ، مشاور اقتصادی یک کمپانی شود ارتباط برقرار کردند و کم کم به او نزدیک شدند تا در نهایت کاملا نیروی آنها شود!!

سخنگوی دولت موقت ایران رسما از آمریکا پول دریافت می کرد و اطلاعات به آنها می داد!!

13- به کار گیری سرویس های جاسوسی وابسته به غرب در منطقه  خاور میانه

14- تحریم سیاسی واقتصادی شدید به همراه تهدید نظامی تا جمهوری اسلامی ایران اصلا احساس امنیت نکند!

15- استفاده از تنش های کشور های منطقه د رمرز های ایران به خصوص مرز ایران و عراق

16- باز سازی فراری های رژیم سلطنت ، ساواک ، ارتش و دادن امکاناتی از قبیل رادیو ، مجله ماهوراه به آنها برای جنگ روانی علیه ایران

17- ایجاد تردید درمردم و مأیوس کردن آنها از این انقلاب و امام خمینی

در گزارش های اسناد لانه جاسوسی آمده کارشناس سیا) این حرف ها شدنی است  و بخشی از این ترور می تواند به دست کمونیست ها و افراطی ها داخلی قابل اجراست! لیست مناطقی از ایران که شکاف قومی می توان در آن ایجاد کرد مشخص شده است.

روش هایی که با ایجاد ترس اطراف امام را خالی  و با شایعه مردم رو از حکومت مأیوس کنند.

آنها یک پروژه بزرگ بر اندازی ایران رو به 40 پروژه کوچک تقسیم کردند و از همه مخالفین امام خمینی در این پروژه های کوچک استفاده می کردند تا به هدف خود برسند . کنار هم قرار دادن یک سری افراد با عقاید متضاد و فقط با داشتن یک هدف مشترک ، آن هم مخالفت با امام ، از هدف های سازمان سیا بود.

اما مطمئنم اکثر شما خبر اینکه می خواستند جلسه سخنرانی را به هم بزنند ، اما نتوانستند!!! را زیاد شنیدید!!

ترک سالن سخنرانی رحیم پورازغدی توسط دانشجویان دانشگاه الزهرا ...

برنا نیوز : اغتشاشگران سبز در دانشگاه الزهرا ناکام ماندند

اما بد نیست برای یاد آوری چند نکته جالب از این جلسه روبرای همه دوستان به خصوص بچه های فدائیان رهبر و جانثاران رهبر یاد آوری کنم!!

که این روزها بازار بحث و مناظره برایشان داغ شده !!!

اون روز آقای ازغدی صحبت های زیادی رو درمورد امام صادق(ع) کردند ، اما بعضی نکته ها الان برای ما راه چاره هست.

یکی از مواردی که امام صادق به آن معروف هستند ، مناظره های ایشان و شاگرانشان است. که به اعتراف همه( سران اهل سنت ، حتی غیر مسلمانان و مشرکان ) نه از علم چیزی کم داشت نه از ادب!!

و این نکته جالبی است که بسیاری به آن اعتراف کردند که امام صادق ، در همه مناظره هایشان ، با علم و منطق پاسخ می گفتند و هیچ وقت نه عصبانی می شدند و نه هیچ گونه بی احترامی و بی حرمتی به طرف مقابل می کردند

به قول آقای ازغدی ، امام مناظره می کردند تا منطقشان را به دیگران برسانند و ما مناظره می کنیم تا فقط طرف مقابل را خراب کنیم!!!

از کتاب توحید مفضل چیزی شنیده اید ؟!!

مفضل یکی از شاگرادان امام بوده و این کتاب در مورد طبعیت و جهان هستی است به گونه ای که به خالق این جهان برسی و این نتیجه 4 جلسه صحبت او با امام بوده.

اما می دانید داستانش چیست؟!!

داستانش درسی برای امروز همه ما است. 

جناب مفضل در مسجد بود ، یکی از مشرکان معروف آن زمان که معتقد بوده همه چیز در طبیعت وجود دارد و نیازی به خدا نیست به همراه چند نفر از همراهانش می آید و نزدیک مضل می نشیند، با نزدکانش شروع به بحث می کند و مفضل به صورت اتفاقی که حرف های آنها را می شینده وارد بحث آنها می شود . آخر بحث مفضل بسیار عصبانی میشود و با صدای بلند بر سر آن مرد فریاد می کشد ، که ای ملحد بیشتر از این حرف نزن!!

آن مرد با بلند می شود و می گوید معلوم است تو از شاگردان صادق نیستی!!

زیرا ما همیشه با او بحث می کنیم و بدتر از این حرف ها را هم به او می زنیم  اما او نه تنها عصبانی نمی شود ، بلکه با آرامش به حرف های ما گوش می دهد ، حتی بعضی وقتها آنقدر با آرامش گوش می دهد ، که ما فکر می کنیم ، حرف های ما را هم قبول کرده!!! اما او در دو جمله پاسخ همه حرف های ما را می دهد و اصلا عصبانی نمی شود!!!

مفضل از این جریان بسیار ناراحت می شود و به محضر امام رفت و ماجرا را گفت . امام هم گفت حالا بگذار من از طبیعت برایت بگویم اما به گونه ای که به خالق پی ببری و نه اینکه در این جهان محبوس بمانی و نتیجه آن صحبت شد کتاب توحید مفضل . 

حالا درس این جریان برای ما  

امام ما رئیس مکتب ما امام صادق (ع) در هیچ مناظره ای ادب رو کنار نگذاشت و منطقش بود که او را پیروز می کرد. 

و شاگرادان این امام بزرگوار هم از این روش پیروی می کردند.

و ما امروز اگر ادعای مسلمانی داریم ، اگر ادعای شیعه بودن داریم

باید از راه امامان پیروی کنیم .

ادب را فراموش نکنیم و با منطق صحبت های خود را مطرح کنیم

و گرنه شکست خورده ایم حتی اگر به پیروزی زود گذر ظاهری برسیم.

اگر ادعای پیرو رهبری بودن رو هم داریم ، باز هم باید این راه را برویم

چون رهبر ما نیز غیر از این نمی کند

این سخنرانی آقای ازغدی برای آنها آنقدر مهم بود که بخواهند آن را به هم بزنند ، امیدورام برای ما هم آنقدر مهم باشد که نکته ای از آن رو درسی برای خودمون قرار بدیم.

نمی دونم باز روز جمعه چند نفر سخنرانی آقای ازغدی رو در مورد امام رضا در دانشگاه مشهد دیدند؟!

 اما محض اطلاع همه دوستان ، سخنرانی های آقای ازغدی جمعه ها بعد از اخبار ساعت 7 شبکه یک هست، در مناسبت ها هم قبل از ظهر از شبکه یک پخش میشه.

بهتره از سخنرانی های این استاد توانمند استفاده کنیم و بتوانیم راه ایشون رو در منطق بحث هامون دنبال کنیم.

اما موضوع سخنرانی جمعه امام رضا(ع) بود.

همان طور که همه می دونیم امام رضا(ع) هم مثل جد بزگوارشون امام صادق (ع) متخصص در بحث و مناظره بودند .

 اینکه بدانیم ، اخلاق امامان معصومان که ادعا می کنیم شیعه آنها هستیم ، در بحث و مناظره با مخالفین چگونه بوده ، می تونه راه گشای مناسبی برای همه ما باشه تا به غیر از ادعا ، عملی هم داشته باشیم !!

نکته اول:

امام رضا در بحث  مناظره به هیچ کس ، حتی کافر و ملحد هم توهین نمی کردند، کسی را مورد تمسخر قرار نمی دادند، امام می فرمودند اگر من به خدای آنها و عقایدشان توهین کنم، آنها را عصبانی می کنم و آنها نیز مقابله به مثل کرده و به خدای من توهین می کنند.

حال ما چگونه با مخالفین صحبت می کنیم؟!! چند در صد از ما به این درس امام توجه می کنیم که در بحث و مناظره حتی با مخالفین نباید توهین کنیم ، نه به شخص مقابل ، نه عقایدش، نباید مسخره کنیم!!!

حتی اگر او راه توهین و تمسخر را در پیش گرفت، ما نباید این کار را انجام دهیم، چون سیره امامان ما اینگونه نبوده است.

البته این روز ها دیگر باب شده که حتی با موافقین هم که صحبت می کنیم اگر نظرمان ، کمی با هم متفاوت بود، باید یکدیگر را به باد توهین و تهمت بگیریم!!! این است ادعای شیعه بودن ما !!!که گوش فلک را پر کرده؟!!

نکته دوم:

اما امام در برابر مخالفین ساکت هم نمی ماند، خیلی صریح و واضح ، نظرشان را با دلیل و منطق بیان میکردند و ذره ای هم از آن کوتاه نمی آمدند، اما روش امام این بود ، که از منابع خود مخالفین ، به آنها جواب می داد، با مسیحی با انجیل سخن می گفت، با یهودی با تورات ، با هر مکتبی از منابع مکتب خودشان ، برایشان دلیل و برهان می آورد و با همان ، مطالب نظرشان را رد می کرد.

از تناقضات صحبت های خودشان به انها ثابت می کرد، که سخنانشان بیهوده است. نه اینکه از قرآن که آنها قبول نداشتند بگوید!!!

این است روش بحث امام رضا(ع) ، روش مناظره امام رضا(ع)

روشی که به تازگی در جهان امروز به آن پی برده اند و از آن به عنوان ابزار جنگ نرمشان استفاده می کنند!!!

آن وقت ما که در مکتبمان به این روش ها توصیه شده و نه فقط توصیه بلکه توسط امامان معصوم مان عملی اجرا شده تا ما از آن پیروی کنیم ، چه کردیم؟ از این روش ها استفاده کردیم ؟! یا نه ؟!

اگر می خواهید در نفی جریان های مخالف مطلبی بنویسید، بحثی بکنید، باید حرف های آنها را بشنوید ، تناقض های صحبت هایشان را آشکار کنید و از صحبت های خودشان جواب بدهید، این روش موثر ترین روش است.

امتحان کنید و خواهید دید ، در برابر این روش دیگر قوی ترین آنها  نیز در بحث ، عکس العملی از غیر از توهین و عصبانیت ندارد!!!

نکته سوم:

امام رضا هیچ وقت  تساهل و تسامح نمی کردند. یعنی هیچ وقت نمی گفتند، همه درست می گویند ، همه حق هستند!!! هر کسی از راهی به راه حق می رود!!!

مواضعشان را صریح و قاطع بیان می کردند، مرز حق و باطل را مشخص می کردند. حق را معرفی می کردند ، باطل را نیز شفاف و واضح بیان می کردند.

امام به صراحت گفتند: کسانی که ما را اینقدر بالا می بردند که در مقام خدایی قرار مان می دهند کافرند!!

صریح تر از آن گفتند: کسانی که به جبر گرایی معتقدند و  می گویند ، خدا همه کار دنیا را انجام می دهد و انسان هیچ کاره  است ، کافر هستند!! جبر گرایان یکی از گروه هایی بودند که به اصطلاح از همه در عصر خود عابد تر و زاهد تر بودند !!!

امام نمی گفتند: اینان دوستان ما هستند اشتباهاتشان را نگوییم!! می گفتند قاطع و صریح هم می گفتند.

برای امام دوست یا دشمن مطرح نیست ، حق و باطل مهم است.

این است روش امام ما، اما امروز زیاد می بینیم ، عده ای می گویند همه حق رو می گن !!! همه دارن درست می گن!!!

و این بزرگترین توطئه دشمن هست ، برای از بین بردن مرز حق و باطل و شما را می ترسانند، که اگر بگویی فرق حق و باطل را وحدت از بین می رود!!! وحدت بین کی؟! حق و باطل؟!! مگر امکان دارد

اگر با حق و باطل وحدت داشتی منافقی

می گویند ، جوری صحبت کنیم که همه جذب شوند!! جذب به کی؟ جذب به حق یا جذب به خود!!!

بعضی می گویند ، درست برخورد کنیم، تا مخالفین ما به موافقین ما تبدیل شوند حتی اگر به قیمت زیر پا گذاشتن حق باشد!!

ما این جا مطرح نیست حق مطرح است

می دونید یکی از اصول 10 گانه فراماسونری ها ( اساس رژیم منحوس صهیونیستی) همین تساهل و تسامح هست!! این بهترین روش برای در هم آمیختن حق و باطل هست و بعد از آن می توانند به راحتی باطل را حق جلوه دهند!!!!

این ما هستیم که باید بیدار باشیم

 نتیجه این سه نکته مهم از روش های بحث و مناظره امام رضا (ع)  این است که:

حق را بگوییم، واضح بگوییم و موضعمان را مشخص کنیم ، اما با ادب احترام و منطق و به دور از توهین و تمسخر طرف مقابل.

 از حرف ها و نوشته و منابع مخالفین تناقض های فکری آنها را نمایان کنیم و از حرف های خودشان استفاده کنیم برای رد عقایدشان.

**************************

می خواستم در آخر نکته ای از اخلاق امام مهر و عطوفت رو برای شما بگم که ببینید در دین ما الگویی از اخلاق داریم ، که اگر دنیا بشناسد ، شیفته آن می شود و این وظیفه ما است که این الگو را در جهان فراگیر کنیم تا  نگذاریم مدعیان دروغین ، حقوق بشر و انسان دوستی و  برندگان دروغین نوبل های صلح !!! مردم دنیا را بیشتر از این فریب دهند

و اما .........................

 مأمون ملعون ، زهر را به امام بزگوارمان داد تا به خیال خام خودش ، حضور امام را ، بی رنگ کند!! اما غافل از آن بود که امثال او توانایی به آخر رساندن راه ولایت نیستند. این راه تا ظهور منجی عالمیان ادامه دارد و خداوند قادر و حکیم پشتیبان این راه است و به این پشتیبانی وعده داده .

امام زهر را نوشید و بعد به سمت منزل روانه شد، بارها در راه خون بالا آورند و کناری نشستند وقتی به منزل رسیدند اهل منزل از دیدن حال ایشان سخت نگران شدند .

 اما امام در این حال نیز به فکر اطرافیان و خانواده شان بود. پرسید شما غدا خوردید؟ اهل منزل گفتند: مولای من شما با این حال نگران غذا خوردن ما هستید؟! امام باز سوالشان را تکرار کردند و جواب شنیدند که کسی غذا نخورده است.

 امام فرمودند : سفره را بیندازید و همه بیایید . حتی از آنها خواستند به ایشان کمک کنند تا سر سفره بنشینند .

حال تک تک افراد منزل را با مهربانی جویا شدند . وقتی که مطمئن شدند ، که همه غذایشان را خوردند ، همان جا سر سفره بی هوش شدند و دیگر به هوش نیامدند

این است سیره امام معصوم ، که حتی در زمانی که خود لحظات آخر عمر را می گذارند نگران است که خانواده او گرسنه هستند و مباد ایشان از این دنیا بروند و این ها غذا نخورده باشند و اذیت شوند

در کجای دنیا این چینین بزگواری و مهربانی را می توایند پیدا کنید.

آنهایی که امروز ادعای صلح و انسان دوستی و حقوق بشر دارند ، چطور می توانند این بزرگواری را هضم کنند، چه برسد که اجرا کنند!!!

این است سیره امامی که در کنارش هستیم و نمی شناسیمش

برای ظهور مصلح واقعی جهان و جهانیان

مهدی فاطمه(س)

صلوات

اما مطمئنم اکثر شما خبر اینکه می خواستند جلسه سخنرانی را به هم بزنند ، اما نتوانستند!!! را زیاد شنیدید!!

ترک سالن سخنرانی رحیم پورازغدی توسط دانشجویان دانشگاه الزهرا ...

برنا نیوز : اغتشاشگران سبز در دانشگاه الزهرا ناکام ماندند

اما بد نیست برای یاد آوری چند نکته جالب از این جلسه روبرای همه دوستان به خصوص بچه های فدائیان رهبر و جانثاران رهبر یاد آوری کنم!!

که این روزها بازار بحث و مناظره برایشان داغ شده !!!

اون روز آقای ازغدی صحبت های زیادی رو درمورد امام صادق(ع) کردند ، اما بعضی نکته ها الان برای ما راه چاره هست.

یکی از مواردی که امام صادق به آن معروف هستند ، مناظره های ایشان و شاگرانشان است. که به اعتراف همه( سران اهل سنت ، حتی غیر مسلمانان و مشرکان ) نه از علم چیزی کم داشت نه از ادب!!

و این نکته جالبی است که بسیاری به آن اعتراف کردند که امام صادق ، در همه مناظره هایشان ، با علم و منطق پاسخ می گفتند و هیچ وقت نه عصبانی می شدند و نه هیچ گونه بی احترامی و بی حرمتی به طرف مقابل می کردند

به قول آقای ازغدی ، امام مناظره می کردند تا منطقشان را به دیگران برسانند و ما مناظره می کنیم تا فقط طرف مقابل را خراب کنیم!!!

از کتاب توحید مفضل چیزی شنیده اید ؟!!

مفضل یکی از شاگرادان امام بوده و این کتاب در مورد طبعیت و جهان هستی است به گونه ای که به خالق این جهان برسی و این نتیجه 4 جلسه صحبت او با امام بوده.

اما می دانید داستانش چیست؟!!

داستانش درسی برای امروز همه ما است.

جناب مفضل در مسجد بود ، یکی از مشرکان معروف آن زمان که معتقد بوده همه چیز در طبیعت وجود دارد و نیازی به خدا نیست به همراه چند نفر از همراهانش می آید و نزدیک مضل می نشیند، با نزدکانش شروع به بحث می کند و مفضل به صورت اتفاقی که حرف های آنها را می شینده وارد بحث آنها می شود . آخر بحث مفضل بسیار عصبانی میشود و با صدای بلند بر سر آن مرد فریاد می کشد ، که ای ملحد بیشتر از این حرف نزن!!

آن مرد با بلند می شود و می گوید معلوم است تو از شاگردان صادق نیستی!!

زیرا ما همیشه با او بحث می کنیم و بدتر از این حرف ها را هم به او می زنیم  اما او نه تنها عصبانی نمی شود ، بلکه با آرامش به حرف های ما گوش می دهد ، حتی بعضی وقتها آنقدر با آرامش گوش می دهد ، که ما فکر می کنیم ، حرف های ما را هم قبول کرده!!! اما او در دو جمله پاسخ همه حرف های ما را می دهد و اصلا عصبانی نمی شود!!!

مفضل از این جریان بسیار ناراحت می شود و به محضر امام رفت و ماجرا را گفت . امام هم گفت حالا بگذار من از طبیعت برایت بگویم اما به گونه ای که به خالق پی ببری و نه اینکه در این جهان محبوس بمانی و نتیجه آن صحبت شد کتاب توحید مفضل .

حالا درس این جریان برای ما

امام ما رئیس مکتب ما امام صادق (ع) در هیچ مناظره ای ادب رو کنار نگذاشت و منطقش بود که او را پیروز می کرد.

و شاگرادان این امام بزرگوار هم از این روش پیروی می کردند.

و ما امروز اگر ادعای مسلمانی داریم ، اگر ادعای شیعه بودن داریم

باید از راه امامان پیروی کنیم .

ادب را فراموش نکنیم و با منطق صحبت های خود را مطرح کنیم

و گرنه شکست خورده ایم حتی اگر به پیروزی زود گذر ظاهری برسیم.

اگر ادعای پیرو رهبری بودن رو هم داریم ، باز هم باید این راه را برویم

چون رهبر ما نیز غیر از این نمی کند

این سخنرانی آقای ازغدی برای آنها آنقدر مهم بود که بخواهند آن را به هم بزنند ، امیدورام برای ما هم آنقدر مهم باشد که نکته ای از آن رو درسی برای خودمون قرار بدیم.