درباره وب

هر چیزی که از خط قرمز( بخونید خط استاندارد) رد بشه برای همه جالب میشه من هم  از این رد شدن ها می نویسم

××××××××××××

یه شب خواب دیدم یه قلم دستم بود . دستم بی اختیار خودم می نوشت . خط من نبود نمی دیدم چی می نویسم . ترسیده بودم تا یه صدا بهم گفت : اینا وصیت نامه نیست ولی باید بنویسی . صدا آرومم کرد از خواب بیدار شدم . اون خط دایی ام بود . یه سال قبل از اینکه ببنمش شب سال تحویل وصیت نامه اش رو نوشت و فرداش رفت عملیات ....
 از 20 نفر فقط یه نفر بر نگشت....
اگر چیزی نوشتم که به دل نشست . مال اون قلم هست اگر هم دلنشین نبود مال ناخالصی منه ....


جستجوی وب
خانم ها و آقایان! می دانید امروز چه روزی است»؟

 این پرسشی بود كه دكتر جلیلی مسئول تیم هسته ای كشورمان در آغاز یكی از نشست های كاری اجلاس بغداد از نمایندگان 1+5 پرسید.

سوال غیرمنتظره بود و اعضا و نمایندگان تیم های مذاكره كننده 1+5 كه نمی دانستند این سوال چه ربطی به موضوع مذاكرات دارد، با تعجب پاسخ دادند «امروز چهارشنبه 23 می 2012 است»

 و دكتر جلیلی گفت « و سوم خرداد، یعنی دقیقا همان روزی كه 30 سال پیش خرمشهر را از اشغال عراق دوران صدام آزاد كردیم» و سپس توضیح داد كه چگونه در آن جنگ 8 ساله كشورهای متبوع گروه 1+5 و همه قدرت های ریز و درشت در دنیای بلوك بندی شده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشین های جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد كارزار شده بودند، تانك های لئو پارد آلمانی،
 چیفتن های انگلیسی،
 موشك های اگزوسه و جنگنده های میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی،
هواپیماهای میگ و موشك های اسكادبی روسی،
 بمب های شیمیایی آلمانی و انگلیسی،
 موشك های سایدبایندر و هواپیماهای آواكس آمریكایی،
 دلارهای سعودی و كویتی و اماراتی و...

در اختیار رژیم بعثی صدام بود و ما به قول حضرت امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم ولی می بینید كه آن عقبه سخت و نفس گیر را با پیروزی پشت سر گذاشته ایم


و امروزه صدام كجاست؟ و ما در كدام نقطه ایستاده ایم؟...

 امروز در سالروز آزادی مقتدرانه خرمشهر و درحالی كه حاكمیت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژیك ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاكره نشسته ایم» دكتر جلیلی در ادامه می گوید؛ « آن روزها كه همه دنیا در یكسو و ایران اسلامی در سوی دیگر ایستاده بود، تسلیم زورگویان غربی و شرقی و حامیان منطقه ای آنها نشدیم بنابراین نباید انتظار داشته باشید امروز كه در اوج اقتدار هستیم به كسی باج بدهیم و در مقابل خواسته های غیرقانونی و زورگویانه آنان تسلیم شویم- نقل به مضمون


q7acmamwcuh0uz3fiws.jpg


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، سیاسی
برچسب ها: دکتر جلیلی_سوم خرداد , ایستادگی در برابر دشمن

تاريخ : شنبه ۱۳۹۲/۰۳/۱۸ | 15:16 | نویسنده : فاطمه کریمی |
سوره مبارکه الأحزاب آيه 23

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا ﴿۲۳﴾


در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند


Surat Al-'Aĥzāb
Among the believers are men true to what they promised Allah . Among them is he who has fulfilled his vow [to the death], and among them is he who awaits [his chance]. And they did not alter [the terms of their commitment] by any alteration -:23



موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، پیام های الهی
برچسب ها: روز قدس , Down With Israel , Down Wiith USA

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۱ | 17:18 | نویسنده : فاطمه کریمی |

به نام خدا

بچه که بودم ، به جای اینکه معنی کلمه ها رو بفهمم ، براش یه جایگیزن می گذاشتم .

شهید = دایی

جبهه = همون جایی که دایی رفت وشهید شد  

مادر شهید = مادربزرگم که تا اسم دایی ام میومد اشک توی چشمش جمع می شد 

فرزند شهید = دوستای مدرسه ام که باباشون رو به خاطر اینکه کشور آزاد و با عزت بمونه از دست دادن

بزرگ تر که شدم،دیدم بقیه کلمه های منو رو یه جور دیگه معنا می کنن!! اینقدر معنی هاشون فرق داشت ، که بعضی وقتا با خودم میگفتم کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدم.اما حالا فهمیدم فقط یه راه مونده ، قبل از اینکه تمام آرمان های انقلابم  شهید بشه !!یه" یا زهرا "بگم و پشت" سید علی " رو خالی نکنم .


موضوعات مرتبط: امام خامنه ای ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، خاطرات نیمه شخصی ، کوتاه اما ...

تاريخ : پنجشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۰۷ | 18:39 | نویسنده : فاطمه کریمی |

به نام خدا

سلام دایی

یه سال قبل از اینکه به دنیا بیام رفتی . سال  66 بعد از تحویل سال ، وصیت نامه آخرت رو نوشتی و همراه اون تیم شناسایی رفتی . فرمانده ات گفت : محمود تو که سربازیت تمام شده ، لازم نیست همراه ما توی این عملیات بیای ....

 اما عزمت رو جزم کرده بودی که بری ، اون شب از اون 20 نفر فقط تو بر نگشتی، روی مزارت نوشتن تاریخ شهادت 2/1/66  جبهه مهران.............

آره دایی هیچ وقت ندیدمت ، اما بی انصافیه بگم همراهم نبودی . از همون بچگی ، سال تحویل هر طور که بود همراه مامان می اومدیم ، پیش تو . تا سال مون جایی تحویل بشه که  دلمون آماده تر باشه برای حول حالنا ..........

توی آخرین سفره سال تحویلت از سین ها فقط دو تا ساندیس داشت .......

 پذیرایی سفره  ساده بود ، اما اون عکس امام برام خیلی حرف داشت ..........

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، خاطرات نیمه شخصی

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۰۳ | 0:56 | نویسنده : فاطمه کریمی |

به نام خدا

آخرین قسمت خاطرات راهیان نورم

شرهانی برام از یه خاطره شروع شد ....

یه هفته وقت داشتن توی منطقه شرهانی بمونن ، اگر شهیدی پیدا می کردن ، اجازه موندنشون توی منطقه صادر می شد ، اگر نه....

یه هفته اونجا بودن و تلاش فایده نداشت، روز آخر ، نیمه شعبان بود ، با رمز یا مهدی شروع کردن ، اما تا غروب بازم هیچی...

هر کس دنبال یه یادگاری بود ، اونم چشمش به یه بوته شقایق افتاد رفت که برش داره و بگذارش توی گلدون . وقتی بوته شقایق رو بالا آورد ، دید که توی جمجمه یه شهید ، ریشه کرده . با احتیاط خاک رو کنار زدند ، اسمش مهدی منتظر القائم بود از لشگر امام حسین (ع) .............

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مذهبی فرهنگی اجتماعی ، خاطرات نیمه شخصی

ادامه مطلب
تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۵/۱۲ | 1:49 | نویسنده : فاطمه کریمی |

در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون ...........

یاد شلمچه.......

شعر کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مذهبی فرهنگی اجتماعی ، عکس ، شعر

ادامه مطلب
تاريخ : دوشنبه ۱۳۹۰/۰۵/۱۰ | 13:19 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

برنامه دوم اون شب همه رو مجذوب خودش کرد ،" پدران آسمانی" اسم برنامه بود . مجری با لحن گیرایی متنی رو قرائت کرد که به دل همه نشست، قرار بود یه نفر از جانباز های عزیز جمع ، بره بالا و خاطره ای تعریف کنه. فکر کنم بهترین نماینده رفت بالا ، اون جانباز ما رو نمی دید چشم ها شو ، خیلی سال پیش تو جبهه جا گذاشته بود ، اما حرف دل زد که به دل نشست. می دونست وقت زیادی بهش نمی دن !! با اینکه امشب جشن متعلق به خودشون بود! آخه مسؤلای وزارت نفت بودند ممکن بود یه موقع حوصلشون سر بره!! شاید هم می ترسیدن این یادگارا از یادگاری های که این سال های بعد جنگ ما با بی مهری هامون به دلشون گذاشتیم حرف بزنند!!

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مذهبی فرهنگی اجتماعی ، خاطرات نیمه شخصی

ادامه مطلب
تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۴/۱۵ | 20:7 | نویسنده : فاطمه کریمی |

داشتم فکر می کردم ، اینجا هم تمام شد! فکه هم تمام شد! داری بر می گردی! چی برداشتی از اینجا؟! امروز اسلحه تو چیه؟! وظیفه تو چیه؟! امامت ازت چی می خواد؟!

یه دفعه باز سرم رو از روی ماسه ها برداشتم ، روی این تابلو نوشته بود ............

فکه مرا در یاب................

 


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، خاطرات نیمه شخصی

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۲۲ | 2:21 | نویسنده : فاطمه کریمی |

گفتند زیاد دور نشید، وقت نداریم! زیاد دور نشدم......فقط به پرچم ها و آدم ها از دور نگاه کردم......از ذهن حساب گرم، دلم حسابی پر بود..... سعی می کردم هضم کنم چطور شهید غیور اصلی و شهید حسن پور و یارانشون ، بی هیچ ادعایی روزی اینجا اومدن ، گمنام و مظلوم شهید شدند ،ولی مردانه ایستادند . اما من و تو امروز دلمان نمی خواهد حتی چزابه بمانیم! می گوییم چرا دهلاویه نماندیم! داشتم برای خودم هضم می کردم این همه بی انصافی را! داشتم می فهمیدم بی غیرتی ام از کجا آب می خورد! ...از غرور بی جایی که دچارش شدم


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، خاطرات نیمه شخصی

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه ۱۳۹۰/۰۳/۲۱ | 1:39 | نویسنده : فاطمه کریمی |

به نام خدا  

           خم فروشی گفت کالایم می است 

                        رونق بازارم از نای و نی است

              من خمینی دوست می دارم که او 

                                        هم خم است و هم می است و هم نی است 

سروده امام خامنه ای 

emam.jpg 

امام بزگوارمان سال هاست از میان ما رفته اما میراثی گران بها برایمان به یادگار گذاشته است ، که اگر از آن غفلت کنیم و بهره کافی را نبریم ، تنها نصیب ما حسرت می شود . آن میراث بزرگ ، اندیشه ها و آرمان هایی است که امام خمینی از معارف ناب اسلامی استخراج کرده و برای ما به یادگار گذاشته است.1.gif

به بهانه مسابقه ای می خواهیم بخش کوچکی از این گنجینه بزرگ معارف را مرور کنیم و صید مرواریدی  از این دریای اندیشه داشته باشیم.1.gif

روش مسابقه:

منابع مورد نظر در  لینک زیر معرفی شده و دوستان علاقه مند می توانند این منابع را مطالعه نمایند.

http://cjfc.mihanblog.com/post/2754 

سپس می توانند به سوالاتی که از این منابع طرح گردیده پاسخ دهند . سوالات نیز در لینک زیر قابل دسترسی می باشد .

http://cjfc.mihanblog.com/post/2755 

دوستان شرکت کننده در مسابقه می توانند جواب های مورد نظر خود را به آدرس ایمیل جبهه جهاد گران مجازی ارسال نمایند

Cyber_Jihad_Front@yahoo.com 

مهلت شرکت در مسابقه :  

15خرداد 90

جوایز : 

نفر اول: معادل 200 هزار ریال محصولات فرهنگی از موسسه فرهنگی آرمان

نفر دوم: معادل 150 هزار ریال محصولات فرهنگی از موسسه فرهنگی آرمان

نفر سوم: معدل 100 هزار ریال محصولات فرهنگی از موسسه فرهنگی آرمان

 

سی دی های نرم افزار را برندگان مسابقه به دلخواه خود انتخاب خواهند کرد.

  


موضوعات مرتبط: انتظار ، امام خمینی ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، سیاسی ، مذهبی فرهنگی اجتماعی ، مقاومت اسلامی - بیداری اسلامی

تاريخ : پنجشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۱۹ | 0:7 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

نشریه اینترنتی "شرحه های شرهانی"

گزیده خاطرات جهادگران مجازی

ازاینجا دانلود کنید

 


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، تولید محتوا

تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۱۱ | 13:27 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

صدام فریاد زد: " چرا به آن ها شیمیایی نزدید؟" یکی از افسران گفت:" قربان د راین صورت سلاح شیمیایی بر سربازان خودمان هم اثر می کرد ، چون ما نزدیک دشمن بودیم" صدام فریاد زد:" به درک! آیا خرمشهر مهم تر بود یا جان سربازان ، ای مردک پست!!" او یکسره دشنام می داد ، آنقدر که همگیی پی بردیم او بویی از انسانیت نبرده است.

 

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: 8سال دفاع مقدس ، سیاسی

ادامه مطلب
تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۰۴ | 13:45 | نویسنده : فاطمه کریمی |
 

عراق اعلام کرد آماده آتش بس است . اما ایران که اکنون درموضع برتری قرار داشت ، گمان می کرد ارتش عراق دنبال فرصتی برای بازسازی و حمله مجدد است ، پاسخ داد ، به شرطی آتش بس را می پذیرد که اولا ارتش عراق از خاک ایران عقب نشینی کند ، ثانیا سازمان ملل ، متجاوز و آغاز گرد جنگ را رسما اعلام کند. در تجاوز گری عراق شکی نبود ، اما سازمان ملل تحت فشار آمریکا ، از خواست ایران سر باز زد و این بر نگرانی ایران افزود و نتوانست به بی طرفی مجامع بین اللملی اعتماد کند. مسؤولان ایران فهمیدند برای رسیدن به صلح شرافتمندانه ، چاره دیگری جز ادامه جنگ ندارند. این تصمیم در شورای عالی دفاع و در حضور امام خمینی گرفته شد.

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: 8سال دفاع مقدس ، سیاسی

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه ۱۳۹۰/۰۳/۰۳ | 15:32 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

بخشی از پیام امام خمینی

اينجانب با يقين به آنكه ماالنصر الا من عندالله (1) از فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح ، كه دست قدرت حق ازآستين آنان بيرون آمد و كشور بقيه الله الاعظم - ارواحنا لمقدمه الفدا - را از چنگ گرگان آدمخوار كه آلتهايي در دست ابرقدرتان خصوصا امريكاي جهانخوارند بيرون آورد ونداي "الله اكبر" را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد و پرچم پرافتخار "لا اله الا الله " را برفراز آن شهر خرم - كه با دست پليد خيانتكاران قرن به خون كشيده شده و "خونين شهر"(2) نام گرفت - [بيافراشت ] تشكر مي كنم .

 

هوشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرت انگيز است شما را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست غافل نكند و غرور و فتح شما را به خود جلب نكند؛ كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناك است كه با وسوسه شيطان به سراغ آدم مي آيد و براي اولاد آدم تباهي مي آورد. و من با آنكه به همه شما اطمينان تعهد به اسلام دارم ، لكن از تذكر، كه براي مومنان نفع دارد، بايد غفلت نكنم ؛


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، 8سال دفاع مقدس

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه ۱۳۹۰/۰۳/۰۳ | 15:18 | نویسنده : فاطمه کریمی |

این روزها ، یاد آور حماسه ای بزرگ برای ما ایرانیان است ، حماسه سوم خرداد ، آزاد سازی خرمشهر ........

حماسه ای که امام خمینی در پیامش اینگونه از حماسه سازانش تشکر کرد :

""اينجانب‌ بايقين‌ به‌ آنكه‌ "ما النصرالا من‌ عندالله"از فرزندان‌ اسلام‌ و قواي‌ سلحشور مسلح‌ كه‌ دست‌ قدرت‌ حق‌ از آستين‌ آنان‌ بيرون‌ آمد و كشور بقيه‌الله‌ الاعظم‌ ارواحنا لمقدمه‌ الفدا از چنگ‌ گرگان‌ آدمخوار، كه‌ آلتهايي‌ در دست‌ ابرقدرتان‌ خصوصا آمريكاي‌ جهانخوارند، بيرون‌ آورد و نداي‌ الله‌ اكبر را در خرمشهر عزيز طنين‌انداز كرد و پرچم‌ پرافتخار لا اله‌ الاالله‌ را بر فراز آن‌ شهر خرم‌ به اهتزاز در آورد، تشكر مي‌كنم‌. و خرمشهر ،شهری كه‌ با دست‌ پليد خيانتكاران‌ قرن‌ به‌ خون‌ كشيده‌ شده‌ و خونين‌ شهرنام‌گرفت،  آنان‌ به‌ يقين‌ مورد تقدير ناجي‌ بشريت‌ و برپا كننده‌ عدل‌ الهي‌ در سراسر گيتي، " روحي‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفدا " مي‌باشند. آنان‌ به‌ آرم "مارميت‌ اذرميت‌ ولكن‌ الله‌ رمي" مفتخرند.""

 

این پیروزی ها به این آسانی نصیب ما نشد ، هزینه های زیادی داشت . بزرگ فرماندهان و بهترین جوانان مان را برای زمینه سازی حماسه  آزاد سازی خرمشهرو آزاد سازی تمامی مناطق اشغال شده و حفظ آنان  تقدیم اسلام و انقلاب کردیم .

اما پایان جنگ ما پایان مبارزه نبود ، مبارزه ای بزرگ تر آغاز شد ، که امروز نمود آن در جهان اسلام نمایان شده و به گفته رهبر فرزانه انقلاب ، امام خامنه ای  به قلب اروپا نیز خواهد کشید .


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مقاومت اسلامی - بیداری اسلامی

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ | 9:55 | نویسنده : فاطمه کریمی |

نشریه اینترنتی "فتح به روایت شهید آوینی"

دانلود فایل پی دی اف

دانلود فایل ورد

حجم: 2.1 مگا بایت

 

گردآورنده: سمانه صمدی

طراح: فاطمه ظهوریان




موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، تولید محتوا

تاريخ : دوشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۸ | 14:21 | نویسنده : فاطمه کریمی |
 

خاک را کنار زدم . اما دیدم بر خلاف اجساد دیگر که استخوان هایشان سالم بود . جمجمه حسین خرد شده !!تمام استخوان های تنش متلاشی شده بود!! وقتی این صحنه را دیدم نا خود آگاه یاد صحنه کربلا افتادم و اسب هایی که جنازه شهدا را زیر پا له کرده بودند!!

با کمال تعجب دیدم آرپی جی حسین زیر بدنش له شده ! همان جا بود که فهمیدم اخباری که از هویزه شنیده بودم صحت دارد! معلوم شد تانک ها با شنی های خود از روی جسد علم الهدی رد شده و استخوان هایش را خرد کرده بودند! گریه امانم نمی داد ، دلم میخواست با تک تک سلول های بدنم مظلومیت این شهدا را فریاد بزنم . چند ساعتی بالای سر استخوان های خرد شده حسین نشستم و درد و دل کردم . حسین در این دنیا خاکی نمی گنجید . حیف بود به مرگ طبیعی برود باید شهید می شد!

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مذهبی فرهنگی اجتماعی

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه ۱۳۸۹/۱۰/۱۷ | 22:2 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

در اين چند روز با خاك انس گرفتم. بوي خاك گرفته‌ام، رنگ خاك گرفته‌ام، حال مي‌فهمم كه چرا پيامبر علي بن ابيطالب را ابوتراب ناميد. حال مي‌فهمم كه علي بن ابيطالب كه مي‌فرمايد سجده‌هاي نماز

حركت اول خم شدن به روي مهر اين معنا را مي‌دهد كه خاك بوده‌ايم

حركت دوم اين معني را دارد كه از خاك برخاسته‌ايم، متولد شديم

حركت سوم رفتن دوباره به خاك به اين معناست كه دوباره به خاك باز مي‌گرديم، مرگ.

و حركت چهارم برخاستن به اين معني است كه دوباره زنده مي‌شويم - حيات قيامت.

اما در اين سنگر هميشه در كنار خاكيم، خاك پناهگاهمان است.

بقیه دست نوشته شهید علم الهدی در ادامه مطلب

 


موضوعات مرتبط: طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، مذهبی فرهنگی اجتماعی

ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۶ | 16:53 | نویسنده : فاطمه کریمی |

 

مهمانی که با دعای فرج در سحر هویزه شروع شود

با زیارت عاشورا دل ها رو هوایی کنه

89661.jpg

متن کامل در ادامه مطلب

 


موضوعات مرتبط: انتظار ، طوفان زاد ها(شهدا و جانبازان) ، 8سال دفاع مقدس ، جنگ نرم ، عکس

ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۸/۲۷ | 10:51 | نویسنده : فاطمه کریمی |
مطالب قدیمی تر